دکتر اصغر عبدلی عضو هیأت علمی پژوهشکده علوم محیطی دانشگاه شهید بهشتی در این باره گفت:یکی از دلائل و شاید بهانههای صدور بی رویه مجوزهای شکار در قرقها درآمدزایی برای صندوق ملی میط زیست و دولت جهت بهبود حفاظت از محیط زیست عنوان شده، اما بر اساس گزارشی که به مجلس شورای اسلامی ارائه شده، جمع واریزی به این صندوق برای سالهای ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ به ازای ۱۰۶ پروانه انتفاعی داخلی شکار چهارپا ۷۱ میلیون تومان و ۶۴ پروانه شکار خارجی حدود ۹۱ میلیون تومان است! در کجای دنیا حیات وحش ارزشمند و روبه انقراض کشور را که میراث طبیعی ایران است را به ازای حدود ۱ میلیون برای هر چهار پا میفروشند که عدد بسیار ناچیز و مضحکی است؛ حتی گوسفند اهلی هم از این قیمت گرانتر است! در طی سالهای ۱۳۹۵ الی ۱۳۹۹ از مجموع فروش ۲۴۹ پروانه شکار چهارپا داخلی برای ۴ قرق اختصاص حدود ۳۱۳ میلیون تومان و از صدور ۶۹ پروانه خارجی حدود ۱۴۰ هزار دلار به خزانه دولت واریز شده! وقتی یک پروانه شکار خارجی بعضاً چندده هزار دلار ارزش دارد، چگونه برای این تعداد پروانه بهره برداری، فقط این مقدار به خزانه واریز شده است؟!
در برخی قرقها تعداد حیات وحش کمتر هم شده است
وی گفت: وقتی گستره یک قرق مثلاً ۵۰ هزار هکتار است و در آن فقط ۲۰ کل و بز وجود دارد، بر چه اساسی برای چنین قرقی مجوز شکار صادر میشود، این قرق حداقل باید به ۵۰ درصد ظرفیت خود برسد، بعد برای آن مجوز صادر کرد. طبق آماری که سازمان محیط زیست به فراکسیون محیط زیست مجلس ارائه داده، در بسیاری از این قرقها آمار چهارپایان در برخی از سالها زیاد که نشده، هیچ، کم هم شده! اما باز مجوز شکار صادر شده است. یکی از دلائل ازیاد جمعیت در برخی قرق ها، اتصال آنها به مناطق حفاظت شده و پارکهای ملی است، یعنی جمعیت قرق افزایش نیافته، بلکه حیوان به دلیل وجود آب، امنیت و علوفه در قرق، به آنجا مهاجرت کرده و بعضاً در قرق اسم این را میگذارند افزایش جمعیت و مجوز شکار صادر میشود. حتی در گزارش سازمان محیط زیست در جلسات مختلف نیز معترف بوده اند که به جای گردشگری، تورهای آموزشی، عکاسی حیات وحش، سرمایه گذاری و دیگر اشکال درآمدزایی، قرقها فقط در شکار خلاصه شدهاند. طبق قانون بعد از تحویل قرق به بهره بردار، باید ۲ سال زمان سپری شود و بعد اجازه شکار داده شود، اما ما قرقهایی داشتهایم که در همان سال واگذاری اجازه شکار در آن صادر شده است. حیات وحشی که در قرقها شکار میشود، شامل؛ آهو، قوچ و میش و کل و بز است و هر سه تای این گونهها جزء حیات وحش حفاظت شده سازمان محیط زیست است. یا اینها را از لیست گونههای در خطر انقراض و حفاظت شده خارج نمایید و یا نمیتوان یک گونه در خطر انقراض را مجوز شکار صدها راس آن را داد! ضمن آنکه جناب آقای دکتر کیابی از اساتید مسلم اکولوژی حیات وحش ایران در مصاحبههای گذشته خود این ادعاها که مجوز شکار برای "ایجاد تعادل جنسیتی، سنی و اصلاح جمعیت مازاد یا بعضاً دارای ژنتیک معیوب" صادر میشود را خیالی و غیرعلمی توصیف فرمودند. این یک واقعیت است که شکار و صید بی رویه در ایران یکی از دلائل از بین رفتن حیات وحش است و با هیچ توجیهی نمیتوان این مسئله را به شکل فعلی در قرقها توجیه کرد.